به گزارش پایگاه اطلاعرسانی اتاق اصناف تهران؛ فرش ایرانی با طرحهایی از چهارگوشه این سرزمین که هر کدام در کنار یکدیگر نقشه ایران را به زیبایی و کمال بر گستره ایران، پهن میکنند، نماد هویت، ملیت و اصالت و شناسنامه این دیر کهن است.
میراثی که این روزها حال خوشی ندارد؛ چراکه هم رونق خود را از دست داده و با وجود ظرفیتهای لازم برای اینکه همپای نفت، به رونق و شکوفایی اقتصاد کشور کمک کند، از امکانات لازم و کافی برای تولید و صادرات برخوردار نیست و از سوی دیگر برخی کشورهای دیگر هویتش را هم از او گرفته و فرش ایرانی را با نقشههای کپیشده به نام خود به دنیا صادر کرده و هیچ مقام مسئولی نیست که به فریاد این بازار اصیل و این صنف کهنهکار برسد. در واقع مسئولان هیچ قدمی برای از بین نرفتن فرش ایرانی برنمیدارند و این را رئیس اتحادیه صنف فروشندگان فرش دستباف، میگوید با این توضیح که ما دچار خودتحریم هم شدهایم یعنی علاوه بر اینکه فرشمان در کنار نفت توسط آمریکا تحریم شده، از داخل توسط مسئولان خودمان هم تحریم هستیم!
در گفت وگوی پایگاه اطلاعرسانی اتاق اصناف تهران با مسعود سپهرزاد، ابعاد مهمی از وضعیت فرش دستباف را بررسی کردهایم؛
دولت هیچ قدمی برای فرش دستباف برنمیدارد
رئیس اتحادیه صنف فروشندگان فرش دستباف تهران با اشاره به تحریمهای ظالمانهای که کشور ما دچارش هست، می گوید: امیدوار بودیم برجام به نتیجه برسد، تحریمها برداشته شده و کالای استراتژیک فرش به جایگاه واقعی خود برگردد؛ اما متاسفانه تحریمها به قوت خود باقی هستند و ما مشکلات بسیار زیادی در حوزه فرش داریم؛ این بازار در رکود کامل به سر میبرد و متاسفم که از سوی دولت هم حمایت آنچنانی نمیشویم و بهجای اینکه با توجه به تحریم ما را حمایت کنند، هیچ قدمی برای ما برنمیدارند.
ویزا نداشتیم نتوانستیم به نمایشگاه آلمان برویم!/ روزی ۱۰ تا ۱۵ سالن در هانوفر متعلق به فرش دستبافت ایران
اما دولتمردان باید برای فرش چه کار کنند و رئیس اتحادیه صنف فروشندگان فرش دستباف چه انتظاری دارد؟ مسعود سپهرزاد، توضیح میدهد که «عمدتا تجار خارجی، خواهان فرش دستباف بودند. وقتی آمریکا بعد از نفت، فرش را تحریم میکند، باید ببینیم علتش چیست و این کالا چه آسیبی به آمریکا میرساند؟»
به اعتقاد سپهرزاد: «دولت باید برای بافندگان و تولیدکنندگان، تسهیلاتی در نظر بگیرد و یا وامهایی را میتوانند اختصاص دهند.» او باز هم تاکید میکند که «میتوانند کمک مان کنند؛ اما هیچ قدمی برنمیدارند.»
رئیس اتحادیه صنف فروشندگان فرش دستباف تهران با تاکید بر اینکه فرش دستباف، کالایی استراتژیک بوده، توضیح میدهد که حدود ۱۰ تا ۱۵ و در نهایت ۲۰ درصد این کالا، مصرف داخلی داشته و مابقی باید صادر شود و اینکه ما فرشهای انباشته در بازار کشور داریم و کورسوی امیدی که درب بازارهای جهانی به روی ما باز شود!
به گفته سپهرزاد، نمایشگاه دوموتکس در آلمان برگزار شده و متاسفانه تولیدکنندگان ایرانی به دلیل عدم حمایت از سوی دولت و به دلیل عدم صدور ویزا در کشور آلمان ما نمیتوانستیم شرکت کنیم.
او با بیان اینکه شاید دو سه مورد شرکتهایی باشند که فرشهای ایرانی را توزیع میکنند، میگوید: این در حالی بود که روزی ۱۰ تا ۱۵ سالن در هانوفر متعلق به فرش دستباف ایران بود و امروز به یکی دو شرکت رسیده است.
ما حضور نداریم و کشورهای دیگر سودش را میبرند/ ۸ تا ۱۰ میلیون نفر از جمعیت کشور درگیر تولید فرش دستبافت هستند
سپهرزاد به فعالیت سایر رقبا اشاره میکند با ذکر این نکته که «رقبای فرش ایرانی از ما پیشی گرفته و دارند کارشان را انجام میدهند و این به دلیل عدم حضور ماست که آنها عرض اندام میکنند؛ ما حضور نداریم و کشورهای دیگر مثل پاکستان، نپال و تا حدودی چین، سودش را میبرند.»
اما همین فرشهایی که سایر کشورها به نام خود صادر میکنند، اصالتش ایرانی است و نقشههایی که دارند به ایران برمیگرد. رئیس اتحادیه صنف فروشندگان فرش دستباف تهران با تائید این نکته، میافزاید: نقشههایی بوده که از ما کپی کردهاند اما رنگآمیزی جدید و به سلیقه مشتری روی آن پیاده کردهاند؛ دلیلش هم این است که سال های متمادی است که در نمایشگاهها حضور داشته و با مشتری در تماس هستند و با سلیقه او آشنا در حالیکه ما از مشتری دور هستیم و ممکن است ایراداتی در رنگهای ما باشد اما اصالت فرش و طراحیهایی که در فرش ایران وجود دارد، کاملا توسط کشورهای دیگر کپی و مورد استفاده قرار میگیرد.
به نظر میرسد اگر نقشههای فرش ایرانی، ثبت میشد، شاهد چنین اتفاقهایی نبودیم. سپهرزاد، معتقد است که «این کار دولت است؛ کار شخص نیست؛ کار یک کشور است که نقشهها را به ثبت جهانی رسانده و از کپی جلوگیری کند.»
او میافزاید: فرش ایرانی، میراث فرهنگی کشورمان است و وقتی میراث شد باید ثبت جهانی شود که کشورهای دیگر نتوانند کپی کنند؛ این درخواستها سالیانی است که از دولت وجود داشته اما وقعی گذاشته نشده و درخواستها اثری نداشتهاند.
مرکز ملی فرش را از نظارتِ وزارت صمت خارج و به معاونِ معاون وزیر دادهاند!
جداسازی مرکز ملی فرش از چارت سازمانی وزارت صمت و واگذاری آن به صنایع خلاق، ایرادیست که سپهرزاد به آن اشاره کرده و میگوید: امید داشتیم که مرکز ملی بتواند تا حدودی به نمایندگی از دولت از فرش حمایت کرده و به مشکلاتش رسیدگی کند؛ اما متاسفانه مرکز ملی فرش از معاونت وزارت صمت خارج شده و به معاونتِ معاونتِ وزیر رسیده؛ یعنی آقای وزیر به معاونش و معاونش هم به معاونت صنایع خلاق داده است.
به گفته او: این یعنی دولت هم ما را تحریم کرده و ما دچار خودتحریمی هستیم؛ یعنی هم از بیرون دچار تحریم هستیم و هم از درون کشور!
به گفته رئیس اتحادیه صنف فروشندگان فرش دستباف تهران «در کشور ما دو میلیون بافنده در تولید فرش کار کرده که هر کدام سرپرست خانوارند و این خانوادهها به طور متوسط، چهار نفره هم که باشند، حدود ۸ تا ۱۰ میلیون نفراز جمعیت کشور درگیر تولید فرش هستند.»